بنا به اخبار منتشر شده٬ ديروز چهارشنبه خانواده ترانه موسوى جنازه سوخته شده دختر دلبندشان را در حومه قزوين يافته اند! ترانه موسوى روز هفتم تير در حوالى تقاطع ميرداماد و خيابان شريعتى كلاس آرايشگرى داشته است. او در خيابان شريعتى منتظر دوستش بوده که توسط نيروهاى سرکوبگر دستگير ميشود. کسانى که ترانه را ميشناختند شاهد دستگيرى او توسط نيروهاى امنيتى و اوباش اسلامى و انتقالش از محل توسط يک ماشين ون بوده اند.
ترانه در طول دو هفته توسط ماموران گمنام امام زمان مورد تجاوز دسته جمعى قرار ميگيرد. در اثر تجاوز دسته جمعى ماموران خدا و اسلام در زندان جمهورى اسلامى واژن و معقد ترانه دچار پارگى ميشود. تصور اينکه در طول دو هفته اين وحشى ها چه بسر ترانه آورده اند مشکل نيست. آنها پيکر نيمه جان ترانه را به بيمارستان خمينى منتقل ميکنند و از آنجا بطور ناشناس با خانواده اش تماس ميگيرند و ميگويند ترانه تصادف کرده و مردم او را به بيمارستان منتقل کردند! خانواده اش از خبر دستگيرى ترانه دراين مکالمه ميگويند و پاسخ ميشنوند که خير ايشان ظاهرا مشکل ناموسى داشته است چون پارگى رحم و معقد دارد! شاهدان عينى اظهار کرده اند که نيروهاى حزب اللهى ترانه را بيهوش به بيمارستان آوردند و بيهوش برده اند.
اين آشغالها فهميدند که جريان ترانه برايشان بسيار گران تمام خواهد شد. لذا بدستور سرانشان تصميم گرفتند آثار جرم را از بين ببرند و بدن داغان ترانه را سوزاندند! همان تهديدات و قرق نظامى که براى خانواده ندا صورت گرفت در مورد خانواده دردمند ترانه موسوى هم صورت گرفته است. آنها را در اوج غم و درد زير فشار قرار داده اند که اگر صدايشان درآيد مشکلات ديگرى گريبانشان را خواهد گرفت! راستى کدام جلاد٬ کدام "اصلاح طلب" دينى٬ کدام "اصولگرا"٬ کدام آدمکش جديد و قديم جمهورى اسلامى و هواداران سينه چاکشان جرات دارند پرونده ترانه را دست بگيرند و از اين کثافت اسلامى سخن بگويند؟ هيچکدامشان!
از پدر و مادر ترانه که با چنين فاجعه بزرگى روبرو شدند انتظارى ويژه اى نبايد داشت. آنها بيش از هر زمان به موج همبستگى و حمايت معنوى نياز دارند. اما پرونده ترانه را بايد دست گرفت و به دنيا گفت که مردم ايران با چه حکومتى روبرو هستند. بايد همه جا اعلام کرد که اين کثافتهاى ريپيست اسلامى را محاکمه ميکنيم و به سزاى اعمالشان ميرسانيم. کجا ميخواهند بروند؟ فريادها و زجه هاى ترانه فريادهاى دهها ميليون زنى است که نظم آپارتايد اسلامى به اسارت شان گرفته است. اين نظم گنديده در پايان راه است. نداها و ترانه ها و شهامت و جسارت و در صف اول بودن زنان در درگيريهاى خيابانى به اين حقيقت گواهى ميدهند. آينده ايران را بدون حماسه و رزم پر شکوه زنان نميتوان تصور کرد. انقلاب آتى ايران چهره زنانه اش را تاهم اکنون به دنيا اثبات کرده است. و رژيم ضد زن و مردسالار و متجاوز هم با اعمال ننگين اش وحشت اش را از اين واقعيت به دنيا نشان داده است.
ترانه را هم از ما گرفتند اما با ميليونها ترانه چه خواهند کرد؟